Quantcast
Channel: حرف دل
Viewing all 30 articles
Browse latest View live

«زن برفی...!»

$
0
0

 

 

بغضم نمیبارد

گره خورده در گلویم اما به روی گونه جاری نمیشود

کاش چشمهایم بارانی بود

دلم میخواهد چشمهایم ببارد

به خاطر زیبایی هایم که برای عشقی خیالی از دست رفت

به خاطر فروغ چشمهایم که بی سبب از بین رفت

و به خاطر همه ی روزهای روشنی که تاریک شد

کاش هوای چشمانم خیال باریدن داشت

کاش قلب یخی ام آنقدر وسعت داشت که با حرفهای عاشقانه ی پسرکی مجنون، ذوب میشد

افسوس که دیگر یک زن برفی شده ام!


وبلاگم 2 ساله شد!

$
0
0

 

وبلاگ من 2 ساله شد!

و چقدر تو این دو سال اتفاق های مختلف برام افتاد!

روزی که می خواستم اولین پست رو بزنم اصلا فکر نمی کردم که روزهای اینچنینی در انتظارم باشه.

هم خاطرات تلخ داشتم هم خاطرات خوش.

تو این دو سال با آدمهای زیادی آشنا شدم. بی مهری ها و مهرهای زیادی دیدم

اما خیلی تغییر کردم...

بگذریم از خاطرات، چون سکوت کنم بهتره!

به یاد اولین روز، اولین پست از وبلاگم رو تکرار می کنم تا یادآوری روزهای اولین باشه و دوستای گلی که از اول همراه من نبودن این پست رو بخونن و بدونن من چه طور شروع کردم.

اما خودم نمی دونم چطور می تونم این وبلاگ رو پایان بدم...

دست نوشته های من

 - سعی دارم، دلواپسی­هایم را در پشت نمِ چشمانم پنهان کنم. اما اشک گستاخانه رازم را بر گونه ریخت و فاش کرد!

 - دفتر خاطراتم را ورق می­زنم. از همه ی آنچه بر من گذشته، تنها داغِ نبودنِ تو، قلبم را می­سوزاند!

- آنچنان غرقِ خیالِ با تو بودن بودم، که یادم رفت جوانیم رو به اتمام است!

- وقتی نیستی، به نیستی می­رسم و آنگاه که هستی، هستی می­یابم. خود را و مهربانیت را از من دریغ مکن. من مجنونتر از آنم که می­پنداری!

- آرزویم این است: روزی همه ی دلتنگی­هایم را بسرایم و دلتنگی­هایم را پایانی باشد!

- رفتنت کابوس تلخ خاطره­هایم است. از ماندنت بگو تا شیرینی زندگی را در دهانم مزه مزه کنم!

- هیچکس نمی­داند در دل من گلهای غم می­روید. هیچکس نمی­داند لبخند من بهانه­ای است تا اشکهایم جاری نشود!

- برای کسی که روحش مُرده، دم و بازدم نشانه ی حیات نیست. برای بودن، بهانه­ای لازم است و من بهانه­ای ندارم!

بهار 90

$
0
0
سلام دوستای گلم. با تاخیر نسبتاً طولانی سال نوی همتون مبارک.

برای همتون سالی پر از موفقیت آرزومندم.

-نشکفته پژمرد بهار نارنج دلم

- سبزه که نیست در بساط دلم

گیسوانم را بر هم گره می زنم

شاید گره از کار دلم بگشاید...

-دختران عاشق پیشه ی سرزمین من هر روز در غم فرهاد بی تیشه می میرند

-گویا چشمانم از دور همیشه جلوه ی بهتری دارند. همیشه چیزهای دور و دست یافتنی خواستنی ترند....

-آنقدر دروغ شنیده ام که گوشهایم بوی دروغ گرفته اند!

-تو از من چه می دانی غریبه؟! به فکر صید دیگری باش که قلب مرا پیشتر از تو شکسته اند!

-واژه کم آورده ام برای گفتن دردهایم...

منم حوا!

$
0
0
 

منم حوا که با سیب و گل گندم شدم رسواترین حوا

ولی آدم به حسب نام آدم بودنش شد حضرت آدم

 نگاهم گرچه مات و سرد و بی روح است

ولی از اسم حوایم دلم شاد و از این آدم چه ناشادم

بذار سکوتو بشکنم!

$
0
0

 

سلام خدای خوب من، دلم برات تنگ شده

روز و شبای من فقط، با اسم تو قشنگ شده

سلام خدای خوب من، تویی فقط همنفسم

تو این روزای بی کسی، یاد تو شد همه کسم

می شکنم این سکوتمو، فقط به اسم نازتون

آدماتو دوس ندارم، حتی صدای سازشون

فاصله دارم از همه، از این زمین تا آسمون

تنهایی خیلی بهتره، تا دست این باشمو اون

انگار بازم تو بیت من، غم داره میشینه گلم

ساده و مختصر می گم، کم شده باز تحملم

تا کی قلم دست نگیرم؟تا کی رو عهدم بمونم؟

از این سکوت خسته شدم، به جون تو نمی تونم!

مرهم زخمای تنم، ترانه و حرف دله

بذار سکوتو بشکنم، بخدا خیلی مشکله!

فاصله بگیر!

$
0
0


کمی فاصله بگیر

من با مرده ها میانه ی خوبی ندارم

تو در خاطرات من "مرده" محسوب می شوی!

من اینم!

$
0
0


نه طوفانم نه آرامم، نه یک وحشی نه یک رامم

نه ناپیدا نه پیدایم، نه خشتی پخته نه خامم

نه نابالغ نه بالغ وار، نه دلشادو نه ناشادم

نه در خویشم نه بی خویشم، نه در بندم نه آزادم

نه مجنونم نه لیلایم، نه شیرینم نه فرهادم

نه خونین دل نه آسوده، نه گمگشته نه در یادم

من اینم این من ساده، که گاهی داد و بیدادم

پر از شِکوه پر از دردم، ولی خاموشه فریادم!



 

آخر قصه...

$
0
0

دلهره وحشیانه چنگ زده به وجودم

یه حس بی طراوت می گه رو به رکودم

بادبادک آرزو اسیر دست بادِ

گم می شه توی ابرا انگاری خیلی ساده

تنهایی تقدیرمه گلایه ای ندارم

تو تنهایی خدا رو خیلی یادم میارم

دستام همیشه سردِ نداره طعم گرما

زندگی من شده پر از راز و معما

یه دنیا حرف ساده گم شده توی چشمام

انگار خونده نمیشه واسه همینه تنهام

کلاغ قصه ی من خیلی وقته رسیده

بی آشیونه اما اخر راهو دیده

آخر قصه این شد راهی نداره غمهام

دردا دوا نمی شن ته کشیده نفسهام


پازل!

$
0
0

نوشته هایم تکه هایی از وجود من است.

بخوان تا پازل وجودم را بسازی.

نگاه من پر از حرفهای ناگفته است...


«بهانه»

$
0
0


دل من ترانه می خواد

شعر من بهانه می خواد

توی سرمای زمستون

تن عاشقانه می خواد

کوله پشتیم پُرِ واژه

خیلی سنگینه رو دوشم

تو صدات هنوز همینجاس

داره می پیچه تو گوشم

پُرِه دردم پُرِ فریاد

با تن زخمی و خسته

ولی انگار یکی اینجا

قلم منو شکسته

یه صدایی توی گوشم

می گه کم کن غم و غصه

بنویس از سر عشقو

غم و نفرت دیگه بسه

اما من ترانه می خوام

واسه شعر بهانه می خوام

توی سرمای زمستون

تن عاشقانه می خوام

«ندا»

 

بی تو!

$
0
0

نذار احساس پژمردن، بپیچه تو و رگ و ریشم

بدون عشق تو هیچم، مثه فرهاد بی تیشم

فضای خونه بی عطرِ حضور تو چه دلگیره

دلم بی تو نه یک باره، که چندین بار می میره...






Article 0

$
0
0
«یلدا»

آنگاه که تولد دختري بيگناه مايه ننگ عربها بود

آنگاه که زندگي براي دخترکان ساعتي به طول نمي انجاميد

نياکان ما بلند ترين شب سال ،يلدا شب تولد مينو،الهه زن

ميترا الهه خورشيد را شب زنده داري ميکردند

اين شب و همه شبهاي پر ستاره ايراني پيشکش شما،

آرزو دارم در پس يلداي زندگيتان زايش خورشيد را.

پیشاپیش شب یلدا مبارک

زنده باد ایران و ایرانی


یلدا هم به پای شبهای یلداییِ بی تو نمی رسد.  «ندا»

قول می دم این آخریشه!

$
0
0


رو لبات ترانه داری

حرف عاشقانه داری

توی سرمای زمستون

عشق جاودانه داری

تو سکوتتو شکستی

گفتی هر چیزی که خواستی

خوبه که عاشقش هستی

عهد و عاشقونه بستی

کاشکی عاشقش بمونی

شعراتو براش بخونی

قول بدی تنهاش نذاری

کسی رو به جاش نیاری

بمونی پای رفاقت

تن ندی باز به خیانت

دلی رو نشکنی بازم

نگی بازم بی نیازم

شاید اون ساده نباشه

نفرینش تو رو بپاشه

مثه من نگذره ساده

نره با پای پیاده

شاید عمرتو بگیره

دلت از غصه بمیره

واسه ی خودت دعا کن

تنهایی ها رو رها کن

عاشقانه بندگی کن

واسه عشقت زندگی کن

عهدو با خدا شکستم

پای شعر تو نشستم

قول می دم این آخریشه

زنده باشی تا همیشه


نفرت!

$
0
0
جام نفرت را سر میکشم بدون قطره ای تهِ جام!
سرخوشم و مست
مست از شرابی ناب
داغِ داغم

تب دارم
تبِ عشق؟!
نه!
داغِ نفرتم! نفرت!

وبلاگم سه ساله شد!

$
0
0

وبلاگم سه ساله شد!

از همه ی دوستای خوبم که تو این سه سال همراه من بودن تشکر میکنم. با اینکه خیلی کم کار شدم و کمتر وقت می کنم به وبلاگم سر بزنم اما هنوزم لطف دارین و به من سر می زنین و من رو خوشحال می کنین.

دوستون دارم و براتون بهترینها رو آرزومندم.

امیدوارم سال خوبی رو پیش رو داشته باشین.

با هم به استقبال بهار می ریم و نوروز و جشن می گیریم.



معامله ی دردناک!

$
0
0


واژه هایم را می فروشم

همه می خرند

و تنها تویی که سکوت می کنی!

معامله ی دردناکی است!


نرود میخ آهنین در سنگ!

$
0
0

آنقدر سعی کردم در مقابل آدمها سخت باشم،
تا فریب احساسات دروغینشان را نخورم
که این روزها به من می گویند:
"نرود میخ آهنین در سنگ"


Article 0

$
0
0

دلگیرم از جغرافیا!

از فاصله ای که بین و منو تو ثبت کرده!

یک روز جغرافیا را به دار خواهم کشید

بیرحم ترین است در زندگی من!

تولدم!

$
0
0
امروز تولدمه.

انگار بازم بزرگتر شدم و البته شادتر.

امسال دو تا جشن تولد داشتم و البته قراره سه تا بشه! اینم لطف دوستانه. خیلی خیلی بهم خوش گذشته و احساس خیلی خوبی دارم.

گفتم یه پست برازم تا شما رو هم تو شادی خودم شریک کنم.

همتونو دوست دارم. برای همتون بهترینها رو آرزو میکنم.

همگی بفرمایید کیک


مرد من!

$
0
0

وقتی عطر نفس تو میپیچه رو تن سردم
آب میشه یخ وجودم خالی از غصه و دردم
لمس دستای قشنگت خون میده به رگ و جونم
با تو من مالک دنیام تو رو میگم مهربونم
با نگاه روشن تو شب میشه ستاره بارون
حتی وقتی که نباشی تورو می خوام با دل و جون
توی آغوش تو انگارمن یکی یه دونه هستم
با نگاه به چشم زیبات می نخورده مست مستم
زنی تو دنیا به جز من رنگ عشقو نچشیده
یا اگه چشیده باشه همچین عشقی رو ندیده
مرد من از آرزوهام پر کشید تو دل لحظه
حالا اینجا روبرومه این یه آرامش محضه
مرد من منو نگاه کن تو واسم عزیزترینی
بین هر چی آدم اینجاست واسه ی من بهترینی
بی تو هر چی غم و غصست جمع می شه توی وجودم
بی تو بی هویتم من تو شدی بود و نبودم

Viewing all 30 articles
Browse latest View live


Latest Images